بازی پنهان آمریکا با ظهور مجدد طالبان

مبهم بودن حقیقت وجودی طالبان نوظهور در افغانستان کنونی ، تردیدی است که جماعت بسیاری را مشتاق کرده تا درباره آن بیشتر بدانند.

قبل از بررسی فلسفه فکری طالبان نو پدید، این سوال اساسی مطرح می شود که هفتادهزار جنگجوی مسلح به انواع سلاحهای پیشرفته کجا بودند که از چشم ارتش سیصد هزار نفری افغانستان و حجم انبوهی از نظامیان خارجی پنهان مانده بودند؟!

در شرایط فعلی که در کشور افغانستان دمکراسی سقوط کرده و جای آنرا امارت اسلامی پر کرده است، نشان می دهد که گروه حاکم یعنی طالبان، از یک دسته و گروه مشخص تشکیل نشده بلکه جماعتی ترکیبی از گروههای جهادی بهم پیوسته و جمعیت بزرگ هفتاد هزار نفری را برای سلطه تمام عیار بر افغانستان تشکیل داده اند.

این گروه امروزه دربرگیرنده شاخه ها، گروه ها و دسته جاتِ مختلفی از افغانستان و پاکستان است که  همه آن ها در راستای یک هدف مشخص گرد هم آمدند و با تسلط بر افغانستان و تشکیل امارت اسلامی خود را با وجوه متمایزی نسبت به دهه ۱۹۹۰ نشان دادند که مهمترین تمایز آن روی آوری به گفتمان تشکیل دولت فراگیر و ثبیت پایه های حکمرانی به سبک و سیاق ایدولوژی خودشان است و بااین گفتمان که اساسا هیچگونه همخوانی با ایدولوژی این گروه ندارد، سعی بر مشروعیت بخشیدن خود در نزد ملت افغانستان و جهانیان دارند.

اما بررسی جایگاه و سلسله مراتب رهبری در طالبان امروزی که کل جهان را تحت شعاع اقدامات خود در افغانستان قرار داده، می تواند یکی از جالب ترین موضوعات در خصوص این گروه حاکم در افغانستان فعلی باشد.

بعد از مرگ ملا عمر رهبر برجسته شاخه افغانی طالبان و همچنین فروپاشی اولیه این گروه در جنگ با امریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی، بین هسته های مرجع و ارشد طالبان برای تعیین جانشین اختلافات شدید صورت گرفت و به دلیل شرایط سخت جغرافیایی و از بین رفتن تعداد زیادی از رهبران این گروه در اثر حملات نظامی امریکا،  رهبری هسته مرکزی طالبان پس از آنکه "ملااختر منصور" در سال 2016، توسط نیروهای آمریکایی ترور شد، و همچنین کشته شدن بیت الله محسود در پاکستان ،دچار تزلزل و تغییرات قابل توجهی شد.

در آن زمان، رهبری طالبان به معاون ملااختر منصور یعنی "هیبت الله آخوندزاده" واگذار شد که یک چهره تندرو و افراطی بوده و تا به همین امروز نیز قدرت و رهبری بخش قابل توجهی از این گروه را در دست داشته است.

ولی طالبان هم اکنون به دوشاخه اصلی و سی وهفت شاخه فرعی تقسیم شده اند که هسته پرورشگاهی آنان در وزیرستان شمالی بوده و از اونجا به ولایات مختلف افغانستان سرریز شده اند.

در حال حاضر گروه بیشتری از جنگجویان باقیمانده طالبان حامی ملا رسول شده اند که طالبان غرب و شمالغرب  افغانستان را تشکیل می دهند و این مسأله از اصلی‌ترین دلیل عملیاتهای غافیلگیر کننده در شمال و غرب افغانستان به شمار می آیند.

بخشی از این جریان نیز با ملا عبدالمنان نیازی بیعت کردند که چندی پیش از تحولات اخیر بنا به دلایل نامعلومی کشته شد. ایشان تفکری بشدت ضد ایرانی داشتند و بطور کامل وابسته به جریان طالبانیسم پاکستان بودند.

شاخه برجسته دیگر طالبان هم ملا هیبت الله بود که بعد از یک جنگ درون گروهی موفق شد شاخه ملا رسول را تضعیف کند. ایشان نیز با توجه به اقامتش در پاکستان و دلبستگی های خاصش به جریانی از شعبه حقانی، گرایش به پاکستان دارند.

بررسی ها نشان می دهد که شاخه ملا رسول در حال حاضر کاملا منزوی شده اند. و ملا عبدالمنان هم در مخالفت با شاخه ملا هیبت الله در یک توطئه درون تشکیلاتی به شدت زخمی و سپس در یکی از مراکز درمانی کابل به علت شدت جراحات وارده کشته شد.

این جریان اگر چه تابع مسلک حنفی بوده و زینت فکری آنان فقط خشونت و سر بریدن مردان و ترویج بردگی زنان و دختران است، اما اینبار در یک سناریوی پیچیده امریکایی و در راستای استمرار جنگ پایدار ، بر افغانستان مسلط شده اند و بنظر میرسد پرچم امارت اسلامی، پرچمی ساختگی برای سرگرم کردن کشورهای منطقه و غفلت آنان از برنامه پنهان امریکا باشد.

و باور مهربانی و رفعت و گذشت طالبان پیروز ، باوری خود فریبانه است و بازی جدید با تاخت و تاز نوطالبانی اما با پشت صحنه امریکا در افغانستان تازه شروع شده است...

پایان/

۲۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۹
کد خبر: 11968

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • شهاب IR ۱۰:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
      0 1
      یعنی ناجمهوری اسلامی باز هم فریب خورد که طالبان رو به ایران دعوت کرد و تجهیز نمود و پول داد؟